■ تبادل نظر در باره فعالیتهای درآمد زای مهندسی بخش عمومی

ایده جالبیه.......
دوباره میام...
فعلا..

جامعه مهندسین90، بعنوان یک تشکل حرفه ای مهندسی آماده همکاری در طرحهای اقتصادی و درآمدزای شما و سایر دوستان صاحبنظر می باشد؛
mohandesin90.com

فکر کنم در حال حاضر کسانیکه از قبل دلار و یا سکه خریده اند، الآن وضع خوبی داشته باشند. اما هدف من از ایجاد این روزنوشت، توجه به جنبه های جانبی کسب و کار است. یقینا برای هر کسب و کار موفق، سرمایه اولیه حرف اول را می زنه. اما واقعا برای خود من هم سواله، که آیا بدون سرمایه اولیه می شه یه کسب و کار موفق داشت؟
تا 2 3 ماه پیش ایمان داشتم که می شه. اما الآن خیلی به ایمانم پایبند نیستم. نظر دوستان در این مورد چیه؟

به نام خدایی که در این نزدیکی ست
با درود
از روزهای اولی که به جمع دوستان سازه 90 و این سایت پیوستم(حدود 1.5 سال قبل)، جای خالی این گونه بحثها را خالی می دیدم و با دیدن این روزنوشت، خوشحال شدم که فضای جدیدی در این سایت و اعضایش گشوده می شود.
من شخصا به دلیل شرایط عمومی اقتصاد کشور، و البته توانمندیهای بالقوه ی موجود در این جمع چند هزار نفری، پیشنهادات خود را که در زمینه ی سرمایه گذاری در خارج از کشور و حضور در پروژه های بین المللی ست، طی یک روزنوشت کامل تقدیم حضور دوستان خواهم کرد.
اما پیشنهاد می کنم در ابتدای امر، کمیته ی ویژه ای برای طراحی اهداف و استراتژی های کار و ارائه ی نقشه ی راه ایجاد شود.
با سپاس

سلام
دوستان پس از 18 سال کار مهندسی اعم از مشاوره طراحی ونظارت واجرا متوجه شدم فرق ما با اهالی کسب و کار (بازار )اینه که فقط کار مهندسی وبعد اگر متوجه باشیم تجارت میکنیم یعنی باید پول داشنه باشیم بعد بسازیم و بعدا بفروشیم ومثلا سود کنیم در صورتی که اگر به مسائل و پروژه ها بیزنسی - عمرانی نگاه کنیم حتما راههای زیادی در خصوص ایجاد متبع مالی و انجام کار پیدا خواهیم کردپس چکار باید کرد واز کجا وچگونه شروع کرد بنده یکسری ایده و نظر دارم که فقط با جلسات مشترک و تبدل نظر امکان اجرائی شدنش است.

این مقوله جای کار بسیاری دارد.از ده سال پیش به موضوع سرمایه گذاری در بخش انرژی خورشیدی فکر می کنم و همچنان ذهن منو مشغول کرده است.به یک دلیل بسیار ساده که بالاخره دیر یا زود انرژی های فسیلی خاتمه خواهند یافت، تداوم زندگی بشر بدون تامین انرژی امکان پذیر نخواهد بود.سرمایه گذاری در این بخش هر چقدر از نظر حجم سرمایه و توسعه آن همت گماشته شود باز هم کاری نو و رو به توسعه خواهد بود.تکنولوژیهای حال حاضر فعلا گران و مقرون به صرفه نمی باشد ولی در چند دهه آینده همه به دنبال این نوع از انرژی خواهند بود.این گوی و این هم میدان، هر که توان دارد بسم الله

راستی یادم رفت بگم که دست بازاری جماعت را باید از این صنعت دور نگه داشت و فقط به متخصصین بها داد.

در تکمیل صحبتهای مهندس یعقوبی مطالب زیر را می نویسم:
1- در بسیاری از تالارها گفتمان تخصصی به مسائل فنی و تخصصی پرداخته می شود. اما به نظر من، آنچه که یک مهندس را از دیگران متمایز می سازد، شخصیت، تفکر و نگرش مهندسی است که متاسفانه این مباحث کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
2- مباحث اینچنینی در برخی از تالارها بصورت ناموفق مطرح شده اند. متاسفانه این مباحث به سرعت به بیراهه می روند. اما من مطمئنم که در این سایت، بدلیل نظارت مدیران سایت، به بیراهه نخواهد رفت.
3- زمانی که این روزنوشت را نوشتم، اهدافی در ذهنم بود. البته جا دارد که با همفکری دوستان و بیان نیازمندیها و انتظارات دوستان از این روزنوشت، استراتژی این مقوله تعیین گردد.
در ابتدا اهدافی را که من در ذهن می پرورانم، بصورت مختصر بیان می کنم:
- در این شرایط ایجاد یک کسب و کار جدید می تواند اصلا سودآور باشد
- یک کسب و کار جدید را چگونه ایجاد کنیم؟
- برای ایجاد کسب و کار جدید یا رونق بخشیدن به کسب و کارمان چه مسائلی را باید در نظر بگیریم؟
- چه محصولات و یا فعالیتهایی را می توانیم به همدیگر پیشنهاد کنیم؟
- برای تامین سرمایه مالی از چه امکاناتی بهره جوییم؟

مهندس یوسف زاده عزیز به امید خدا این بحث حتما به نتایج خوبی خواهد رسید

جناب مهندس محسون
من هم بر این باورم. 4 5 سال پیش مطالعات گسترده ای را بر روی مباحث انرژی آغاز کردم. انرژیهای نوین به سرعت جایگزین انرژیهای فسیلی خواهد شد. من هم نه به خاطر اتمام انرژیهای فسیلی، بلکه به دلیل گران شدن انرژیهای فسیلی، نظر شما را دارم. انرژیهای نو اینده خوبی را خواهد داشت.
دو سال پیش تصمیم گرفتم وارد این حوزه کسب و کار شوم، اما آن زمان قیمت تمام شده استفاده از انرژیهای نو نسبت به قیمت انرژی رایج، بسیار گران بود. برای راه اندازی سیستم خورشیدی که بتواند برق مصرفی یک دستگاه یحچال، یک تلویزیون، یک لامپ روشنایی و یک دستگاه کولر را تامین کند، هزینه ای حدود سی میلیون داشت و شاید با توجه به قیمت انرژی دولتی آن زمان، مقرون به صرفه نبود. با فراگیر شدن هر تکنولوژی، قیمت آن تکنولوژی ماسته می شود، همچنین قیمت انرژی فسیلی نیز با حدف یارانه ها در حال افزایش است. پس در اینده ای نزدیک، مقرون به صرفه خواهد بود.
ان شاالله در روزنوشتی جداگانه به مباحث انرژی های نو و مدیریت انرژی پرداخته خواهد شد.

دوستان تشکیل کمیته و جلسه را پیشنهاد دادند که بنده موافقم، فقط باید دید همه دوستان در استان تهران هستند یا خیر؟ فکر میکنم این موضوع علاوه بر این روند باید اعتمادسازی هم همراه داشته باشه که تشکیل جلسات و دیدار حضوری می تواند راه خوبی برای این کار باشه.

مهندس مسعودی، انشا الله به آن زمان هم می رسیم که با گردهمایی و همفکری هم اینکه با دوستان بیشتر آشنا شویمو حتی شاید بتوان فعالیتهایی را گروهی انجام داد. قبل از همین فضای نت، فضای مناسبی است. البته شاید دوستان بدلیل همگانی بودن و دسترسی تمامی افراد به نوشته ها و ایده ها، ترس از بیان ایده های خود داشته باشند.
به امید خدا بحث وقتی گل انداخت، نگرانیها و ترسها هم از بین خواهد رفت.

جناب ایزد پناه از ایده خوبتان متشکرم علیرغم اینکه جامعه مهندسی جزئ سرامدان جامعه هستند ولی طیف وسیعی از مهندسین کمتر به مباحث اقتصادی میپردازند که با قابلیتهای خوبی که در مباحث مهندسی وجود دارد با همفکری میتوان از این قابلیتها بیشتر بهره برداری کرد

کارهای زیادی روی زمین مانده افراد زیادی هم داریم که علاقه مند این موضوعند نه تنها علاقه مند بلکه نیازمند ولی آنهایی که باید تصمیم بگیرند یا توان تصمیم گیری ندارند یا آنقدر کار دارند که وقت فکر کردن ندارند من و شما هم که فریادمان به جایی نمیرسد نه تصمیم گیرنده ایم و نه امکاناتی در اختیارمان!!!!!!!!!!!!!!!!!!

با سپاس از همه دوستان
بحث را با همه پرسی در مورد دو موضوع زیر مطرح می کنم:
1- ما مهندسها، خودمان هستیم که شرایط را سخت تر می کنیم. برای روشن شدن موضوع: هیچ کارگری کار ناتمام همکار خود را ارزان به اتمام نمی رساند. هیچ پزشکی مزیض پزشک دیگری را قبول نمی کند. غالبا وکلا پرونده های ناموفق همکار خود را قبول نمی کنند. اما اکثر ما مهندسها، در کمین هستیم تا فلان کارفرما کار را از همکار ما بگیرد تا ما با قیمت پایین تری انجام دهیم. حاضریم برای انجام کار، پایین ترین قیمتها را پیشنهاد دهیم و اصلا هیچ معیاری برای قیمت دهی فعالیتهایمان نداریم. آیا شما موافق یا مخالف هستید؟
2- برای پیشرفت در حوزه کسب وکار و گسترش فعالیتها، آیا باید دنباله رو راه انسانهای موفق باشیم؟ اگر فعالیت انسان موفق را ادامه ذهیم بهتر است یا فعالیت نوینی را ابداع کنیم؟

به نظر من دنباله رو بودن دو مفهوم دارد:1- دقیقا کار دیگری را انجام دادن که این شیوه سودمندی نیست. شاید مثال ساندویچی و یکباره تبدیل شدن آنها به پیتزایی و الآن هم فست فود، مثال بارزی برای این موضوع باشد.
2- دنباله رو موفقان از دیدگاه ساختارها و سیستمها بودن. اینکه ببینیم موفقان از چه اصول کلی و روشهایی استفاده می کنند. اینکه با آنها مشرت کنیم و از تفکراتشان راه جدید را بیابیم. اینکه بدانیم آنها به چه چیزهایی فکر می کنند و .... کلا دنباله رو کلیات راه آنها بودن، به نظر من مفید و سازنده است.

دوستان علاقه ای به حضور در بحث ندارند؟